سالهاست كه در رسانه هاي آلماني زبان, وقتي سخن به خانم دكتر مارگارت ميچرليش مي رسد, همه با احترام خاص از First Lady وGrande Dame ”جامعه روانكاوي” , ”اسطوره و شخصيّت نمونه فمينيسم» آلمان ياد مي كنند.
مارگارت ميچرليش در 17 ژوييه سال 1917 در گراستن / دانمارك متولد شد. دبيرستان را همان جا به پايان برد. سپس درمونيخ و هايدلبرگ طبّ خواند و درزوريخ روانكاوي آموخت.
در اولين سالهاي پس از جنگ جهاني دوم, به اتفاق همسرش دكترالكساندرميچرليش ( در آن دوران مشهورترين روانپزشك آلمان), به احياء جامعه روانكاوي – كه در سركوبهاي دوران هيتلر ازهم پاشيده بود – همت گماشت. درسفر به لندن و درطول سالهاي آموزش و كارعلمي درايالات متحده آمريكا به تلاشهايش ادامه داد و درنوسازي پيوندهاي گسسته روانكاوان برجسته آلماني به جدّ كوشيد. سرانجام, وقتي درسال 1960 «انستيوي روانكاوي زيگموند فرويد» درشهر فرانكفورت آلمان پايه ريزي شد, مارگارت ميچرليش جزو گروه كوچك اساتيد مؤسس بود و همان جا به كارو تدريس مشغول شد.
ابتداء, براي بيش ازيك دهه,موضوع اصلي پژوهش علمي و كار تحليلگري مارگارت ميچرليش بررسي و كاوش, تشخيص و درمان عواقب روانشناختي- اجتماعي فاشيسم هيتلري بود. به اتفاق همسرش دراين زمينه آثار بديعي منتشركرد كه فهم مسائل و تشخيص رسوبات تجربه نازيسم را ژرفا بخشيدند.
اين آثار – بيش از همه كتاب ” عاجزازغمگساري” - شهرت فوق العاده اي يافتند و نقشي مهم در كار روشنگري چند نسل بعد از جنگ داشتند. اهميت اثر فوق الذكر در حدّي بوده است كه هنوزهم, پس ازحدود نيم قرن, مرتب تجديد چاپ مي شود.
ازهمان دهه 60 به بعد, مارگارت ميچرليش پيوسته به عمق معضلات رفتاري و روانشناختي ناشي از حاكميّت فاشيسم توجه داشته است. به ويژه مسايل و كلاف پيچيده ى «ستم و سركوب» حقوق زنان يكي از موضوعهاي اصلي كار و كوشش پژوهشي و مداخله سياسي- اجتماعي وي را تشكيل داده است. ميچرليش يكي ازفعالترين و معروفترين روانكاوان بود كه بعد از جنگ به ياري و همبستگي با جنبش زنان آلمان برخاستند. دراين مسير,مارگارت ميچرليش تحليلها و پيشنهادات تازه داشت: قدرت سياسي را نبايد كم گرفت, زنان بايد در همه عرصه ها فعال شوند. ازسياستگذاري در تعليم و تربيت, تا اموراجتماعي و .... تا قدرت سياسي. مشاركت و همكاري متقابل با مردان مترقي و... خلاصه پيش بردن اصل برابري درزندگي اجتماعي و همسري.
رويكرد ميچرليش به اين مسائل از مواضع كلاسيك فمينيستي متمايز بود. رفته رفته جنبش جوانان, و بخصوص بخشهاي تازه نفس از كوشندگان جنبش زنان, به نظرات و پيشنهادهاي ميچرليش توجه فزاينده پيدا كردند. رأي و نظر او خوانندگان بسيار يافت ونويسندگان, روزنامه نگاران و بخصوص فعالان جنبش با مارگارت ميچرليش به صحبت نشستند. خاصل اين كار نوع تازه اي ازآثار و كتابهاي وي بود. گفت وگوهاي تفصيلي با مارگارت ميچرليش پا به عرصه انتشار گذاشت. نه تنها راجع به فمينيسم, بلكه را جع به همه موضوعات جنبش زنان و كل جامعه. اين مصاحبه ها, كه براي توده مردم روان و قابل فهم بودند, خيلي زود محبوبيت عمومي يافتند و با تيراژ بالا تجديد چاپ شدند. بدين ترتيب كارو تلاش فكري و مبارزاتي مارگارت ميچرليش در طول بيش از نيم قرن اخير ادامه داشته است. كتابهاي ارزشمند و صدها مقاله و مصاحبه و سخنراني و...
مارگارت ميچرليش كه چند ماه ديگر 94 ساله مي شود, اكنون به سبب آسيب ستون فقراتش خانه نشين شده ولي كماكان حاضرالذهن, روشن بين و موشكاف, با حافظه اي حيرت انگيز و دقت نظرو هوشي سرشار, چون ضميرخردمند و روح شجاع جنبش زنان حضوردارد. ازهمه سو مورد احترام فزاينده جامعه است و باران جوايز گوناگون فرهنگي و... براي بزرگ بانوي جنبش روشنگري آلمان سر ايستادن ندارد. آثارش مرتب ناياب و بازچاپ مي شوند. كتاب – مصاحبه آخرش, « زن سرسخت و استوار» درسال 2007 منتشر و تاكنون بارها تجديد چاپ شده است. آخرين كتابش, « راديكاليسم كهنسالي», با مقدمه و يك مصاحبه آليس شوارتسر( معروفترين فمينيست كنوني آلمان) با مارگارت ميچرليش, همين پارسال انتشار يافت و مورد استقبال فراوان قرارگرفت.
يكي از معروفترين مصاحبه هاي تفصيلي و بلند مارگارت ميچرليش, همين كتابست كه برگردان فارسي آن را مي بينييد: « آينده نقش از زنان دارد » (1987). اين كار اولين بار 11 سال پيش ترجمه ,چاپ و منتشرشد واكنون آن را, پس ازبازخواني و تصحيحات لازم, با روي جلد - صفحه بندي تازه و افزودن مقدمه و فهرست مهمترين آثارش, به صورت فايل رايگان پ.د.اف, به زنان كوشنده درپيكارآزادي ايران تقديم مي شود.
مارگارت ميچرليش در 17 ژوييه سال 1917 در گراستن / دانمارك متولد شد. دبيرستان را همان جا به پايان برد. سپس درمونيخ و هايدلبرگ طبّ خواند و درزوريخ روانكاوي آموخت.
در اولين سالهاي پس از جنگ جهاني دوم, به اتفاق همسرش دكترالكساندرميچرليش ( در آن دوران مشهورترين روانپزشك آلمان), به احياء جامعه روانكاوي – كه در سركوبهاي دوران هيتلر ازهم پاشيده بود – همت گماشت. درسفر به لندن و درطول سالهاي آموزش و كارعلمي درايالات متحده آمريكا به تلاشهايش ادامه داد و درنوسازي پيوندهاي گسسته روانكاوان برجسته آلماني به جدّ كوشيد. سرانجام, وقتي درسال 1960 «انستيوي روانكاوي زيگموند فرويد» درشهر فرانكفورت آلمان پايه ريزي شد, مارگارت ميچرليش جزو گروه كوچك اساتيد مؤسس بود و همان جا به كارو تدريس مشغول شد.
ابتداء, براي بيش ازيك دهه,موضوع اصلي پژوهش علمي و كار تحليلگري مارگارت ميچرليش بررسي و كاوش, تشخيص و درمان عواقب روانشناختي- اجتماعي فاشيسم هيتلري بود. به اتفاق همسرش دراين زمينه آثار بديعي منتشركرد كه فهم مسائل و تشخيص رسوبات تجربه نازيسم را ژرفا بخشيدند.
اين آثار – بيش از همه كتاب ” عاجزازغمگساري” - شهرت فوق العاده اي يافتند و نقشي مهم در كار روشنگري چند نسل بعد از جنگ داشتند. اهميت اثر فوق الذكر در حدّي بوده است كه هنوزهم, پس ازحدود نيم قرن, مرتب تجديد چاپ مي شود.
ازهمان دهه 60 به بعد, مارگارت ميچرليش پيوسته به عمق معضلات رفتاري و روانشناختي ناشي از حاكميّت فاشيسم توجه داشته است. به ويژه مسايل و كلاف پيچيده ى «ستم و سركوب» حقوق زنان يكي از موضوعهاي اصلي كار و كوشش پژوهشي و مداخله سياسي- اجتماعي وي را تشكيل داده است. ميچرليش يكي ازفعالترين و معروفترين روانكاوان بود كه بعد از جنگ به ياري و همبستگي با جنبش زنان آلمان برخاستند. دراين مسير,مارگارت ميچرليش تحليلها و پيشنهادات تازه داشت: قدرت سياسي را نبايد كم گرفت, زنان بايد در همه عرصه ها فعال شوند. ازسياستگذاري در تعليم و تربيت, تا اموراجتماعي و .... تا قدرت سياسي. مشاركت و همكاري متقابل با مردان مترقي و... خلاصه پيش بردن اصل برابري درزندگي اجتماعي و همسري.
رويكرد ميچرليش به اين مسائل از مواضع كلاسيك فمينيستي متمايز بود. رفته رفته جنبش جوانان, و بخصوص بخشهاي تازه نفس از كوشندگان جنبش زنان, به نظرات و پيشنهادهاي ميچرليش توجه فزاينده پيدا كردند. رأي و نظر او خوانندگان بسيار يافت ونويسندگان, روزنامه نگاران و بخصوص فعالان جنبش با مارگارت ميچرليش به صحبت نشستند. خاصل اين كار نوع تازه اي ازآثار و كتابهاي وي بود. گفت وگوهاي تفصيلي با مارگارت ميچرليش پا به عرصه انتشار گذاشت. نه تنها راجع به فمينيسم, بلكه را جع به همه موضوعات جنبش زنان و كل جامعه. اين مصاحبه ها, كه براي توده مردم روان و قابل فهم بودند, خيلي زود محبوبيت عمومي يافتند و با تيراژ بالا تجديد چاپ شدند. بدين ترتيب كارو تلاش فكري و مبارزاتي مارگارت ميچرليش در طول بيش از نيم قرن اخير ادامه داشته است. كتابهاي ارزشمند و صدها مقاله و مصاحبه و سخنراني و...
مارگارت ميچرليش كه چند ماه ديگر 94 ساله مي شود, اكنون به سبب آسيب ستون فقراتش خانه نشين شده ولي كماكان حاضرالذهن, روشن بين و موشكاف, با حافظه اي حيرت انگيز و دقت نظرو هوشي سرشار, چون ضميرخردمند و روح شجاع جنبش زنان حضوردارد. ازهمه سو مورد احترام فزاينده جامعه است و باران جوايز گوناگون فرهنگي و... براي بزرگ بانوي جنبش روشنگري آلمان سر ايستادن ندارد. آثارش مرتب ناياب و بازچاپ مي شوند. كتاب – مصاحبه آخرش, « زن سرسخت و استوار» درسال 2007 منتشر و تاكنون بارها تجديد چاپ شده است. آخرين كتابش, « راديكاليسم كهنسالي», با مقدمه و يك مصاحبه آليس شوارتسر( معروفترين فمينيست كنوني آلمان) با مارگارت ميچرليش, همين پارسال انتشار يافت و مورد استقبال فراوان قرارگرفت.
يكي از معروفترين مصاحبه هاي تفصيلي و بلند مارگارت ميچرليش, همين كتابست كه برگردان فارسي آن را مي بينييد: « آينده نقش از زنان دارد » (1987). اين كار اولين بار 11 سال پيش ترجمه ,چاپ و منتشرشد واكنون آن را, پس ازبازخواني و تصحيحات لازم, با روي جلد - صفحه بندي تازه و افزودن مقدمه و فهرست مهمترين آثارش, به صورت فايل رايگان پ.د.اف, به زنان كوشنده درپيكارآزادي ايران تقديم مي شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر